دلشو ندارم بنویسم ، امروز هرکی از راه رسید گفت نماز بخون ، گفتم نمیخونم ، گفتن اها پس کافری شدی دیگه ؟ گفتم آره ، آبجی با خنده گفت یادم باشه امشب سرتو ببرم چون ما مسلمونا اگه کافریو بکشیم میریم بهشت ! گفتم جدی میگی ؟ خب واسه منم همینطوره ، اگه چنتا مسلمونو بکشم با کله میرم بهشت امشب همتونو مراقب خودتون باشید !! ابجی گفت دس به من نزنیا نجس میشم تو کافری ! مادرم روزه گرفته ، دیروزم روزه بود ، ابجی به مامان گفت عه مامان نزار بهت دس بزنه این کافره نجسه ! مامانم گفت این همیشه نجسه کفارشو باید بدیم ! نمیدونم چرا بین این بچه ها این اینجوری از اب دراومد ؟! گفتم باشه باشه بیا خودمو کشیدم کنار اصن به هیچکدومتون دس نمیزنم خوبه ؟ دین شما میگه نماز دین من میگه انسانیت ، دین شما میگه روزه دین من میگه پشت سر کسی حرف نزن ! ابجی گفت چه کافر با علمی ، علمم که داری ! و غش غش میخندید ؛ گفتم اره خب من کافر با علمم ! خیلی وقته بیرون نرفتم ، یه گوهی خوردم سرم درد میکنه ، بدمزه بود عوووق :| یکشنبه انتخاب واحدمه ! نمیدونم قرار چی بشه ولی بمن ربطی نداره ، دست و دلم به نوشتن نمیره ، نمیدونم چه مرگم شده ، هم حوصلشو ندارم هم نمیدونم ، اوم جدیدن خیلی میخابم ، امروز هیچ مکان زیارتی بخت باز کنی نرفتم ، برخلاف بقیه که از حضـــرت زهرام شوهر میخان تو روز شهادتش ، پلاس میشن تو امامزاده و مسجدو غیره ! بنظر من هرکی میخاد بختش باز شه باید بره دم ایستگاه های صلواتی ، اونجا بخت باز کنیش قویه :))))
:: بازدید از این مطلب : 96
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0